دشواریهای کسب و کار زنان در افغانستان
نویسنده: سودابه احراری روزنامه نگار
دریک ونیم دهۀ پسین، بسیاری از زنان افغانستانی با دشوار های زیادی درعرصههای سیاست، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد شانه به شانه مردان پیش رفتند. ولی اگر این وضع به دقت بررسی شود، میبینیم که نقش و حضور زنان در این زمینه، چشمگیر، پر رنگ و رضایتبخش نبوده است. در این سالها، زنان در عرصۀ کسب و کار بیرون از خانه با دشواریها و محدودیتهای جدی روبرو اند. از موانع اجتماعی و بافتهای سنتی گرفته تا نبود پشتیبانیهای دولتی و کمبود ظرفیتهای زنان برای کار در این زمینه.
بخش بزرگی از این موانع ناشی از بیتوجهی دولت برای ظهور توانمندیهای زنان و بها ندادن به ارزش کار زنان در بیرون از خانه از سوی جامعه و نهادهای دولتی بوده است. این رویکرد سبب وابستگی اقتصادی زنان به مردان شده و زمانی که زنان میخواهند برای تجارتی قدم بگذارند و برای خودبسندگی خود تلاش کنند با مخالفتها و موانعی روبرو میشوند که ناشی از تفکر مردسالارانه کار و تجارت در جامعه سنتی افغانستان است.
اگرچه دردو سه سال پسین، جامعه بین المللی در زمینه توسعه مهارتهای بازرگانی زنان افغانستانی و پشتیبانیهای مالی و فنی از کسب وکارهای زنان در کشور برنامههای خوبی اجرا کرده و این برنامههای تشویقی، زمینه ظهور زنان بازرگان جوانی را در حوزه تجارت و کارآفرینی افغانستان فراهم کرده است.
با این وجود سهم زنان از تجارت در افغانستان فروشندگی، خیاطی، صنایع دستی، کشت و پروسس زعفران خلاصه شده است و سود کلان این تجارتهای کوچک هم همچنان به جیب مردانی میرود که به طور مستقیم و غیر مستقیم در پشت این تجارتها هستند.
زنان هنوز در روندهای بازاریابی، مذاکرات فروش کالاهای تولیدی شان و نیز صادرات کالاها کمتر نقش دارند و این نقشها هنوز در تجارت افغانستان مردانه است.
موانع دربازارکار برای زنان از گذشته تا به حال زیاد بوده است و اگر دولت پشتیبانیهای جدی از زنان در زمینه بازرگانی نکند، در ساختارها تغییراتی به وجود نیارود و فرصتهای بازرگانی را برای زنان فراهم نسازد، این وضع موجود نیز با تهدیدهای جدی روبرو خواهد شد و امیدواریهای حضور قوی زنان در زمینه کسب و کار به نا امیدی مبدل خواهد شد.
پس؛ دولت افغانستان مکلف است که شبکههای بازرگانی زنان را قویت و توسعه بخشد و در رابطه به برنامهها و پروژههای مختلف ومتنوعی که روی تجارتهای زنان متمرکز است برای آنها آگاهی بدهد.
تشبثهای کوچک زنان رونق داده شود و به زنان فرصت داده شود تا این تشبثهای کوچک را توسعه دهند و بتوانند سهم قابل قبولی در مبادلات تجارتی و اقتصادی کشور داشته باشند. این امر زمینه استقلال اقتصادی زنان و در مجموع خانوادهها را فراهم خواهد کرد.
مشارکت کاری زنان در بازار از طریق برنامههای سواد آموزی و آموزشهای حرفهای افزایش داده شود.
تاثیرات برنامههای قرضههای کوچک تجارتی بر زنان بازرگان مورد ارزیابی قرار بگیرد و از یافتههای آن در برنامههای توانمند سازی زنان درزمینه اقتصاد استفاده شود.