نسرین نوا: روزی نیست که از زنان حرف نزنم
نسرین نوا، دختر آزادی طلب و مستقل در افکار خود است؛ که برای دستیابی به حقوق اساسی خود تلاش میکند و در مقابل هرگونه اسارت خصوصاً قید اندیشههامبارزه مینماید؛ برای معرفی بیشتر گفتوگوی را با وی ترتیب دادهام که در ادامه میخوانید.
پرسش: در مورد خودتان و تحصیلات تان به مخاطبان خبرگزاری معلومات دهید؟
پاسخ: اگر واقعاً از من بخواهید از خودم تعریفی داشته باشم. ویژگیهای شخصیت و تفکر همیشه برای من مهم تر از مشخصههای شناسایی چون نام و تخلص اند. اما محض شناخت دقیقتر، نسرین نوا هستم دانش آموختهی رشتهی روانشناسی در مقطع لیسانس از داشنگاه کابل، که به زودی در صورت قبولی، دورۀ ماستری را در همین دانشگاه در رشتهی مدیریت آموزشی شروع خواهم کرد. باید بگویم رشتهی روانشناسی تنها انتخاب من در امتحان کانکور بود؛ و در آینده تحصیلات ام را در یکی از شاخههای روانشناسی در خارج از کشور ادامه خواهم داد.
پرسش: از چه زمانی فعالیتهای رسانهای خود را آغاز کردید؟
پاسخ: راستش من هنوز وقتی که دانش آموز بودم با لباس مکتب در یکی از آموزشگاههای زبان انگلیسی تدریس میکردم و همیشه به مستقل بودن فکر میکردم. این بود که برای رفع نیاز استقلال اقتصادی در سال سوم دانشگاه یعنی 1394 با ارادهی جدی به قصد یافتن یک وظیفه مناسب و نیمه وقت برآمدم. نمیدانستم با مهارت و دانش کمی که در خود میدیدم کجا میتوانستم موثر تمام شوم؛ که خواهرم گفت تو باید در تلویزیون کار کنی. همین یک جمله و یادآوری فعالیتهایم در مجله مکتب من را به این فکر انداخت که بله رسانه بهترین بستر برای بکارگیری اندوختههایم است؛ برعلاوه من به این عرصه علاقه شدید اما خاموشی داشتم، که سالها متوجه آن نبودم. اگر خلاصه کنم، اینجا بود که به محض شنیدن اعلان کاریابی به تلویزیون سبا درخواست دادم؛ و کارم را از آنجا با دنیایی شور و شعف شروع کردم. یک برنامه معلوماتی در رادیو و یک برنامه روانشناسی در تلویزیون در کنار درس تجربه خیلی موثری بود تا که بعد از هفت ماه، پیشنهاد کار با تلویزیون یک را به عنوان تهیه کننده و مجری یک برنامه معلوماتی قبول کردم و باید بگویم برای یادگیری و افزایش مهارتهایم سخت تلاش میکردم. اما به ناچار با یک وقفه پنج ماهه از تلویزیون کنار رفتم و بعد از برگشت به عنوان گوینده برنامه صبح، کار را دوباره شروع کردم که تا هنوز هم حرفهایم را صبحانه دو ساعت در برنامه زنده با مردم شریک میکنم.
پرسش: به عنوان یک فعال رسانه ای، وضعیت زنانی که در رسانه های افغانستان فعالیت میکنند را چگونه میبینید؟
پاسخ: از نظر من وضعیت زنان در هیچ بخشی رضایت بخش نیست؛ اما همین حضور نه چندان پر رنگ را میتوان به فال نیک گرفت و آینده را خوشبینانه ترسیم کرد. نمیخواهم تلاشهای خوب خانمها را در رسانهها نادیده بگیرم اما یکی از ضعفهای نتیجه کار خانمها در رسانهها عدم کفایت کاری خود خانمهاست. زنان در همه بخشهای اشتغالی باید مهارتهای شان را به حد اعظمی برسانند تا فرصتهای مهم را بدست بیاورند و ثابت کنند که تواناییهای شان خیلی بیشتر از فرصتهای داده شده است. برعلاوه زنان در طول تاریخ همیشه دست کم گرفته شده اند؛ و از موقعیتهای شغلی پایین گرفته تا معاش ناعادلانه را تجربه میکنند. در رسانهها هم، برنامهها و فعالیتهای مهم اکثراً به مردان داده میشود و این باعث میگردد خانمها به تواناییهای واقعی خود پی نبرند و به آنچه که شدند، قناعت کنند.
در نهایت دوست دارم روزی زنان با توانایی و استعداد شخصی شان موقعیتهای خوبی را در همه بخشها خصوصاً رسانهها کسب کنند. و در عرصه رشد زنان دیگر نیز تلاش نمایند.
پرسش: چه دشواریهای سد راه تان قرار داشته یا دارد؟
پاسخ: شاید من شبیه خیلی از دختران موفقی که داستانهای انگیزه بخش دارند، نباشم چرا که خانواده همیشه در هر تصمیم و فعالیتی حامی من بودند. بناً از بسیاری از چالشها دور بودم؛ اما برای من هم مثل هر دختر دیگری ساده نبود که حرفها و نگاههای مردم را نسبت به دختری که در رسانه کار میکند را نادیده بگیرم و به تلویزیون بپیوندم. اما من همیشه برای خود و بهبودی جامعه کار کردهام صرف نظر از تمام موانع، چالشهای وجود داشته است.
اگر به دشواریهای محیط کار اشاره کنم، رسانه فعالیت زیادی را میطلبد در مقابل امتیازات اندک؛ با کار در رسانه از فعالیتهای جانبی که همیشه جز آرزوهایم بودند، دور میماندم اما در مقابل خوبی هایش این قربانی ارزشش را داشت. همچنین باید بگویم در کار مسلکی من ایجاد میزان ثابت در تشخیص مخاطبهایم کار مشکلی بوده زیرا ارتباط با مردم از طریق رسانه ملزم اینست که به سطح همه مخاطبان حرف بزنی؛ و از سلایق شخصی ات بگذری. برعلاوه نبود یک ارزش محتوایی به کار رسانهای در بخش تلویزیون برای من همیشه مشکل زا بوده؛ زیرا اکثراً در رسانههای تصویری توجه مردم به چهره و صداست نه به دانش و مهارت شخص.
پرسش: آیا کدام فعالیتی در حوزه زنان داشته اید؟
پاسخ: با لبخند باید بگویم که روزی نیست در برنامه از زنان حرف نزنم.
و بله، مدتی را به عنوان مدیر تولید در تلویزیون زن کار کردم و همه هدف من ایجاد فضای متفاوت کاری برای خانمها، ساختن برنامه های لازم برای خانمها و خانوادهها و تبدیل تصویر جهانی خانمهای افغانستان در دنیا بود. برعلاوه مدت سه سال به عنوان مسوول کمیته فرهنگی بانوان در انجمنی برای خانمها کار کرده ام. اما به شکل کلی و ایده آل برنامههای برای خانمها در آینده دارم که میخواهم از مرجع شخصی خودم به شکل بنیادی و عملی انجام خواهم داد.
پرسش: چقدر فکر میکنید دولت به وعده هایی که برای زنان و سهم دادن شان در حکومت داده بود وفادار مانده است؟
من فکر میکنم فضا برای خانمها به حد کافی هست فقط اگر خانمها زرنگ و فعال باشند برای دستیابی به این فرصتها. نمیتوان انکار کرد؛ که از کارهای حکومت وحدت ملی برای بهبود وضعیت زنان، افزایش تعداد وزیران زن و سپردن پستهای کلیدی به زنان بوده است. حکومت تا جایی که من میدانم هنوز نتوانسته به 30 درصد سهم وعده داده شده وفا کند که البته من نمیتوانم علت یابی کنم اما به شکل کلی حضور زنان در ادارههای دولتی در سالهای اخیر برای همه قابل مشاهده بوده و این تغییر مثبتی است اگرچه در خیلی از مسائل مهم به زنان سهم کمتری داده شده است. به هر حال مطمئنم اگر زنان افغانستان در تکاپوی رشد شخصی خود باشند موقعیتهای خیلی خوبی منتظرشان است.
پرسش: چقدر به تغییر وضعیت زنان امیدوار هستید؟
پاسخ: با وجود شنیدن و خواندن خبرهای خشونت علیه زنان نمیشود گفت وضعیت خیلی خوب است و عالی خواهد شد اما آن طرف این سکه سیاه، روی سفید نوید بخشی پنهان است که در آینده خواهیم دید. وضعیت زنان از اجتماعی تا اقتصادی و سیاسی تدریجاً بهبود یافته؛ و به تغییرات مثبت آینده آن امیدوارم. همین که میبینم زنانی بخاطر استقلال و حقوق شان صدا بلند میکنند برای من نشانهی بس بزرگی به سمت بهبود است.
پرسش: از برنامههای آینده تان بگویید؟
پاسخ: صحبت از آینده برای من که هنوز عالمی از برنامهها در ذهن دارم کار سادهای نیست و مسلماً نمیتوانم همه برنامههایم را روشن اینجا مطرح کنم اما دوست دارم خلاصه بگویم که برای ادامه تحصیلاتام در خارج از کشور بسیار استوار هستم و تا مقطع دکترا رشتهی روانشناسی را ادامه خواهم داد و برای یادگیری دورههای آموزشی مدیریت، جندر و جامعه شناسی مشتاقم برعلاوه مطمئنم دورهای را برای فراگیری رشتهای مربوط به رسانه خواهم گذراند. قطعاً به کشور برمیگردم و برای دانش آموزان مکتب و دانشگاهها گارگاههای آموزشی ارائه میدهم و سخنرانی میکنم. در کنار آن در یکی از دانشگاهها درس خواهم داد و برنامه ای را در تلویزیون با محتوای روانشناسی تهیه و پیشکش خواهم کرد. در آیندههای دور کلینیکی برای مشاوره و اختلالات روانی ایجاد خواهم کرد. برای ایجاد فضای کار بخاطر جوانان کوشا خواهم بود. در کنار همه اینها یادم نمیرود که در حد توانم از یک تا چندین کودک بی سرپرست را حمایت خواهم کرد.
و اما دغدغه اصلی من همیشه خانمها بودند تا جایی که اکثراً من را فمینیست رادیکال میگویند؛ در حالیکه من فمینیست هستم. بله، فمینیست به معنای تساوی حقوق زن و مرد. همچنین فضایی را برای خانم هایی که در نهایت اجبار و بی کسی به زندگی پر از ذلت و خشونت ادامه میدهند، ایجاد خواهم کرد تا بتوانند با حقوق انسانی کار، زندگی و آرزو کنند. و مینویسم، من از همین امروز مینویسم و میدانم روزی کتابهایم در دست شما خوانندههای عزیز خواهد بود.
ترتیب: ضیاگل عظیمی
سلام خانم نسرین نوا
من دارای یک فرزند اوتیسمی هستم و ساکن ونکوور کانادا. مطلب شما را در بی بی سی فارسی خواندم و خداوند به این مادر صبر و شکیبایی بدهد.
به منظور کمک به تمام کودکان اوتیسمی جهان اقدام به طراحی مجهزترین مرکز اموزش با استفاده از هوش مصنوعی و گفتار درمان االکترونیکی است این پروزه در جهان بی همتا است و توسط یک بنده ایرانی طراحی شده و تیم مشاوره ما بالغ بر ۳۰ نفر هستند.
لطفا به کانال یوتیوب ما مراجعه کنید.https://cityofautism.com/
https://www.youtube.com/results?search_query=city+of+autism+advanced
با سپاس
با سلام من یکی از دوستداران خانم نوا هستم خود من هم در محیطی شروع به فعالیت کردم که کاملا مردانه و شدیدا از سوی آقایان واکنش منفی به حضور ما داده میشد و شدیدا دفع میشدیم و حاضر به پذیرش ما و دو خانم دیگه همکارما نبودن ولی انقدر پافشاری کردیم که امروز کاملا ما رو بعنوان جزئی از خودشان پذیرفتند و اتفاقا امروز از بودن ما استقبال میکنند
به همین دلیل بشدت دوستدار خانم های مستقل و توانایی که با مرد سالاری مبارزه میکنند هستم
امیدوارم ایشان و بقیه خانمهایی که پرچمدار مبارزه با بسط و نفوذ بی چون و چرای مردان در تمام لایه های اجتماع هستند موفق باشند
و همچنان پرچم خانمها را بالا نگه دارند
باسلام برای احترام بخود و هویت ملی خود خیلی عالی میشود که اگر صحبت زبان خود را بطور ایرانی تلفظ نکنی که لهجه فیمینست ایرانی از کیفیت خبرنگاریت می کاهد.
اگر چه هم که اگر در ایران تولد شده باشی!
سلام خانم نوا
بیننده دائمی بی بی سی هستم
متاسفانه جنابعالی در خصوص توسعه شیوع کرونا ویروس درافقانستان جانب انصاف را رعایت نمیکنید
درهر گزارش اعلام میکنید که فرد مبتلا به ایران سفرکرده بود
چقدر مطمئنید که ویروس از افقانستان وارد ایران شده است؟
این یک معظل جهانی شما رعایت انصاف را بکنید
ممنون
با سلام
خانم نوا ، از اینکه رد رابطه با تحصیلات و فعالیت های گفتید بسیار عالی ولی متاسفانه هویت تان هنوز مشکوک است چرا هر گز و هیچ جایی ذکر نکردید ، دیگر اینکه توضع دادید که تمام دوره های تحصیلی تان کابل بوده پس چرا لهجه شما شدیدا ایرانی است ، تاسف من بر این است که جای یک خانم یا فرد افغان را اشغال نموده و امرار معاش می کنید در حالیکه در کشور خودتان ( ایران ) صدر در صد جایگاه برای فعالیت شما حتمی است .
سلام بهترین است بگویم استادنسرین نوابهترراه رابرای شغل خود انتخاب کرده است شغل خبرنگاری نویسندگی است کشورافقانستان به کارفرهنگی در همه حوضه هانیازداردودرخوضه زنان بیشترولی من خیلی به آینده زنان کشورافقانستان امیدوارم چون با همه تنگ ناهای زیادبرای حوضه زنان ورنج ودرماندکی سالهای پی درپی زنان درافقانستان اماوجودزنانی چون خانم نواونواهای دیگری که همدوش خانم نوادرصخنه فرهنگ تلاش می کنند من رابه این باوررسانده است که زنان افقانستان آینده ای درخشان خواهندداشت