تکنالوژی جدید جایگزین کتاب!

کتاب خواندن از شما انسان بهتری می‌سازد، این جمله کلیشه‌ای و یا استعاری نیست بلکه تحقیقات زیادی انجام شده که نشان می دهد کتاب انسان را انسان بهتری می سازد. کم نیست تصاویری که در فضای مجازی و یا جاهای دیگری می‌بینیم که نشان می‌دهد شماری از زنان و مردان در داخل قطار، موتر، بس و… در حال کتاب خواندن هستند.

وقتی این تصاویر را می‌بینیم می‌گوییم در این دور و زمانه که آدمی در میان انبوهی از دست آوردهای مدرن تکنالوژی غرق شده هستند کسانی که کتاب می‌خوانند البته بدون شک این تصاویر هیچ ربطی به ما و این محدوده جغرافیایی ما ندارند. اما چنین نیست که این تصاویر برای اقلا یک بخشی از مردم زنده کننده تصویری از یک بخشی از زمان نباشد. تصاویری که به مررو زمان برای خیلی‌ها شبیه خاطره و شاید هم برای شمار زیادی یک رویداد غیر واقعی تلقی شود. اما با این همه کسانی که اقلا اندکی بیشتر از یک و نیم دهه را به گونه شفاف به یاد بیاورند می‌دانند که این تصاویر واقعی هستند و بودند زنانی که کتاب می‌خواندند.

خیلی از ماها خاطرات زیادی از کتاب‌های عامه پسند دوران طالبان داریم که به گونه کرایه گرفته می‌شد و مونس روزگارهای تنهایی بود و تنها روزنه‌ای که ما را به جهان می‌کشاند.

در آن زمان که چهاردیواری‌ها به نظر ما بلند وبلند ترو جهان سیاه و سراسر از نفرت بود تنها روزنه‌ای امیدی که ما را از این‌ها می‌گذشتاند کتاب‌هایی بود که می‌خواندیم. کتاب ‌هایی که ذهن و جهان ما را قشنگ تر، ملموس و رویایی‌تر  از  آن ساخته بود که جهان امروز  با  این همه پیشرفت و تکنالوژی بتواند چیزی شبیه به آن بسازد.

بیدار نشینی‌های شبانه پای چراغ، رفتن با شخصیت‌های داستان، غرق شدن در جهان کلمات و تصاویر و دیدن زندگی از یک روزنه‌ای خود ساخته‌ای ذهن که مطمینن هیچ دوربینی و سیستمی نمی‌تواند آن را شبیه سازی کند بخشی از آن دسته بود.

تنها این نبود که ما در این کتاب غرق می‌شدیم و همین چیزها بود. اگر اندک نگاه به کتاب خوانده‌های  آن  زمان بیندازیم می‌بینیم  آن چه را که خوانده بودن پله‌های بود که در مرحله بعدی در همه بخش‌ها باز به خصوص بخش فراگیری و آموزش کمک شایانی کرد.

ما از آن کتاب‌ها در واقع هم الف بای خواندن را یاد گرفتیم و هم الفبای زندگی را.

اگر پای تجربه هریک از کسانی که چنین کتاب‌هایی را خوانده بشینید حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، حرف‌های از جنس تجربه خوب، حرف‌های از جنس شناختن زندگی، حرف‌هایی از جنس کلماتی که مسیری را برای شان نشان داده است و خواندن نوشتن شان را البته به صد برابر بهتر ساخته است.

آنهایی که تجربه دیروز را داشتند و با آن عشق و علاقه و با آن ممانعت و نبودن امکانات چنین تجربه‌ای را به دست آوردند  اما یک سو چیزی که امروز می‌بینم را دیگر سو قرار بدهیم متاسفانه جز یاس و ناامیدی چیزی بیشتر نصیب مان نمی‌شود.

در آن روزگار یافتن یک کتابی که تازه بود شبیه یافتن یک گنج بود. هم زحمت داشت و هم تلاش و به دست آوردنش در مواردی محال.

امروز اما جهان معنای دیگری دارد، جهان یعنی عالمی از چیزهایی که دیروز نایاب بودند لیکن امروز دم دست اند. امروز در هر شهر ده‌ها کتاب خانه وجود دارد که اقلا کتاب هایی را دارد که بخواهی نخواهی یک مرحله‌ای از خواندن را آغاز کنی. امروز کتاب خانه در هر شهر وجود دارد که هزاران جلد کتاب را در قفسه‌ها چیندند. حالا این‌ها به کنار جهان و دست آوردهای تکنالوژی این زحمت را هم کوتاه ساخته. کافی است تا وارد یکی از وب سایت ها شوید و در ظرف یک ساعت کم از کم پنجاه جلد کتاب پیش روی شما قرار بگیرد.

در گذشته برای زنان تنها مساله نبودن کتاب نبود، همین که سر ما بیشتر روی کتاب خم می‌ماند حتمن کنایه و در مواردی ممانعت را هم به همراه داشت. خیلی از ما تجربه ممانعت خواندن کتاب را حتا در درون آن چهاردیواری‌های که دیواری‌های شان بلندتر بود تجربه کرده‌ایم. اما هرچه بود کوتاه نمی‌آمدیم.

امروز نه تنها این که آن سهولت‌ها در نظر گرفته نمی‌شود و نه هم از آن استفاده می‌شود بلکه از این سرهای که بیهوده خم می شوند و به صفحات کوچک شیشه‌ای برای ساعت های متواری خیره می‌شوند هم آن چنان خرده گرفته نمی‌شود.

امروز متاسفانه همه چی دم دست قرار گرفته اما بازهم انگار هیچ چیزی سرجایش نیست. کسی مشکل با استفاده تکنولوژی ندارد، نسل دیروز کتاب خوان هم از آن استفاده می‌کنند اما با این همه آن پیوندی که در گذشته دارند و آن ریشه‌ای که در خواندن کتاب دارند را هم تا جایی حفظ کرده اند.

خواندن کتاب تنها به معنای گذران وقت نیست، بدون شک چنین باوری هم به شدت بی‌انصافی است چون جهان کتاب جهانی از دست آورد هاست. جهانی که از کلمات تا زندگی را در آن می‌آموزیم.

با این همه تنها چیزی که می‌تواند زندگی را در بنیادین ترین حالات دگرگون کند کتاب است نه تکنالوژی، تکنالوژی روش زندگی شما را تغییر می‌دهد اما اساس و بنیاد زندگی شما را هرگز.

کتاب خواندن از آن دست تجربه‌هایی است که اگر یک باره به آن وارد شوید، مطمینن مسیر زندگی تان عوض خواهد شد. کافی است تا سر از آن گوشی یا لب تاب و آن فضای مجازی وقت کش بردارید و جهان را از دریچه کلمات واقعی کتاب‌ها ببینید تا بفهمید چگونه می‌توانید بهتر زندگی کنید.

نویسنده: نسیمه همدرد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا