چرا تبعیض مثبت؟
تبعیض به وجود آورنده درزی ژرف بین اکثریت و اقلیت جامعه را میگویند که اکثراً آغشته با خشونت میباشد. پدیده تبعیض در هر کجای و در هر جغرافیا و در بطن هر فرهنگی انواع متفاوتی وجود داشته است؛ تبعیض نژادی، جنسیتی، عقیدتی، مذهبی، دینی و غیره. که بار منفی به دنبال دارد.
اما اینجا یک بحث دیگری پدید آمده است که به آن تبعیض مثبت میگویند. شاید قرار دادن «تبعیض» و «مثبت» در کنار هم منطقی به نظر نرسد، اما این پدیده یک واقعیت است که توانسته تا حدودی برای رفع تبعیضها به ویژه تبعیضهای نژادی و جنسیتی موثر واقع شود.
تبعیض مثبت یکی از مهمترین مباحث قرن 20 را در خصوص اقلیتها در پی دارد، علاوه بر آن در تبعیضات طبقاتی، استعماری، آپارتاید و یا جمعیتهای مانند تبعیض علیه زنان نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
تبعیض مثبت “عمل مثبت” به عنوان ابزار کارآمدی جهت جبران تفاوتهای میان گروهی و یا نحوی پر کننده خلا و درزهای اجتماعی است، ریشه در تبعیض دارد ولی سیاست و سازکار تبعیض مثبت کارکردی به مثابه محرومیت زدایی ست.
برخی از جریانهای فمینیستی و آگاهان حقوق زن در زمینه ارتقای زنان، به حساب آوردن زنان در کتگوری قشر محروم جامعه را ناپسند میخوانند و برای ریشهکن کردن همین باورها و کلیشهها در تلاش پیاده کردن نسخۀ تبعیض مثبت جنسیتی هستند.
کار آمدی تبعیض مثبت در خصوص زنان و جامعۀ افغانستان
بدون شک و تردید در جامعۀ مرد سالار افغانستان تبعیض مثبت میتواند به عنوان یک نسخۀ مفید مورد استفاده قرار گرفته و باورهای کلیشهای در برابر زنان را ریشهکن کند. شاید مخالفتهایی وجود داشته باشد که جامعۀ افغانستان آمادۀ چنین تحول اجتماعی نیست و شاید هم این تبعیض در شرایط فعلی به ضرر زنان تمام شود اما من به این باور هستم یک مولفه زمانی میتواند موثر واقع شود و مورد کاربرد قرار بگیرد؛ شاید تبعیض مثبت شایسته سالاری و برابری را زیر سوال قرار بدهد، اما میتواند تا جایی که چالشی را بر کند، کار آمد باشد.
تبعیض مثبت به وجود آوردنده نوعی تساوی است که این پروسه در صورت رسیدن به آن تساوی متوقف خواهد شد و رویکرد موقتی دارد.
عملکرد تبعیض مثبت نظر به شرایط، پروسه طولانی مدت و کوتاه مدتی دارد، فرایند این سیاست به نحویست که زمانی که گروه محروم از وضعیت محرومیت خارج شود از این پروسه خارج گذاشته میشود. موفقیت تبعیض مثبت امری نسبی بوده و بستگی به شرایط و موقعیتها دارد.
مشکل عمدهای که در ذهن تمامی افراد وجود دارد این است که تبعیض مثبت از طرفی مسبب از بین رفتن همبستگی درونی، بین خوده اعضای گروه محروم میشود، چرا که تمامی افراد به یک درصد برابر و معین از این موقعیت و فرصت داده شده استفاده نکرده و شاید هم در بعضی موارد به تنش های بین قومی و یا بین گروهی به دلیل توزیع نا برابر امتیازات دامن بزنند.
اما باید واقع گرا بود چرا که بدون پذیرش چنین ریسکهای امکان تغییر وضعیت وجود ندارد .
تبعیض مثبت فاقد پیامد منفی نیست، طوری که یکی از مهمترین پیامد منفی آن از میان برداشتن شایسته سالاری است و به بار آوردن تبعیض منفی است، اما با همین سیاست و ابزار میتوان وضعیت یک گروه اجتماعی را تغییر داد، امکانی برای رشد اقشار محروم جامعه فراهم کرد، پدر سالاری و تعصبات گندیده را ریشه کن نمود.
به باور من؛ تبعیض مثبت باوجود دگرگونیهای عظیم و عمیق مثمر خواهد بود، بدون شک و تردید انسان باید چیزی بدهد تا بهایی کاری دیگر را بپردازد.
نویسنده: هستی ثاقب دانشجوی دانشکدۀ خبرنگاری دانشگاه هرات