مشکلات اقتصادی، یکی از دلایل تاخیر ازدواج در دختران
ازدواج نکردن دختران ممکن است به تنهایی و با طرح دلایل مشخص از سوی آنها مشکلی نداشته باشد، اما زمانی که دختری به سن بلوغ میرسد و از لحاظ نیازهای عاطفی، جسمی و جنسی آماده ازدواج است و تنها مشکلات اقتصادی خانوادهها و بار سنگین مسؤلیت خانواده روی دوش او باعث محرومیت از حق ازدواج میشود، برای شان مشکلاتی را به وجود میآورد.
بسیاری از دختران مجردی که به سنین 35 تا 40 سال یا بیشتر از آن رسیده اند دلایلی چون: وضعیت اقتصادی نامناسب و مسؤلیت سرپرستی از خانواده خود را از مهمترین دلایل عنوان میکنند.
فهیمه یکی از دخترانی است که در حدود 42 سال سن دارد و به دلیل مشکلات اقتصادی خانوادهاش در جوانی از ازدواج محروم شده است.
پدر فهیمه در حدود25 سال پیش آنها را تنها گذاشت. نبود پدر فهیمه را واداشت تا از خانوادهاش سرپرستی کند.
او میگوید: «پس از این که پدرم ما را تنها گذاشت مجبور شدم برای اینکه زندگی مان روال عادی خود را طی کند، روز و شب چادر چین بدم، چون من شش خواهر و یک برادر از خود کوچکتر داشتم ».
او پس سپری کردن آزمون کانکور در دانشگاه قبول شد و توانست در کنار آن وظیفهی بدست آرد و وضعیت اقتصادیشان رونقی بیابد.
فهیمه در تمام این مدت خواستگارهایی از اقشار مختلف داشته است و بسیاری از آنها شرایطی مناسبتر از توقعات او داشته اند اما هیچگاهی تن به ازدواج نداده است.
«از سن 18 به بعد خواستگارهای زیادی آمدند و رفتند، بسیاری از آنها شرایط اقتصادی و اجتماعی خوبی داشتند، اما من به دلیل اینکه باید شش خواهر و یک برادر و مادرم را سرپرستی میکردم ازدواج نکردم ».
فهیمه ترجیح داده به جای این که یکی از آن گزینهها را انتخاب کرده و روانهی خانهی بخت شود، همچنان مجرد بماند و نیازهای خانوادهاش را برطرف کند.
در حالیکه ازدواج تنها راه مشروع رفع نیازهای جنسی و عاطفی برای زنان و مردان شمرده میشود و برعلاوه دین اسلام، قوانین عرفی در کشور نیز بر آن تاکید دارد، اما هستند زنان بسیاری که به سبب مشکلات موجود، از این حق محروم اند.
فایقه دختر 45 سالهیست که به دلیل فقر اقتصادی خانوادهاش، هیچگاهی به ازدواج فکر نکرده است، او که اکنون خواهران و برادران کوچکتر از او ازدواج کرده و پدر و مادرش نیز وفات کردند، تنها زندگی میکند.
وی میگوید در آوان جوانی خواستگارهای زیادی در خانهی او را زدند اما او پدری پیر و مریض داشت و نمیخواست تا سر و سامان دادن خانوادهاش به ازدواج کردن فکر کند.
او اکنون به وسیلهی دکانداری زندگی خود را میگذراند و از اینکه فرصتهای خوبی را برای ازدواج کردن از دست داده است رنجور است.
ازدواج نکردن دختران در برخی از موارد مشکلات روحی روانی و اجتماعی را برای آنها در پی دارد اگرچه این موارد میتواند در مورد مردان مجرد هم صدق کند، اما در کشوری چون افغانستان مردان درهر حالت و سن وسالی شانس بیشتری برای ازدواج دارند و دیده میشود که حتی در حالت تأهل نیز شانس تجدید فراش (چندهمسری) را دارند.
آگاهان امور اجتماعی به این باور اند که محرومیت از ازدواج برای دختران میتواند پیامدهای منفی را در پی داشته باشد.
علی آزاد جامعهشناس میگوید: جو حاکم اقتصادی در کشور عاملی برای این مشکل است چون برخی از افراد تمام وجوهات زندگی خود را قربانی وجه اقتصادی میکنند.
آقای آزاد به این باور است که این پدیده را میتوان به مثابه قربانی کردن یک نفس انسانی پنداشت که پیامدهای منفی آن شامل فرد و اجتماع میشود.
او به این باور است: «زمانی که یک دختر شرایط آغاز زندگی مشترک را دارد و به دلایلی از آن محروم میشود این باز همان مسئلهی حاکمیت وجوهات اقتصادی بر وجوهات اجتماعی است که پیامدهای از جمله خودکشی وخشونتهای خانوادگی میتواند حاصل همین قربانی دادنها باشد ».
دین اسلام همواره بر لزوم ازدواج برای تشکیل خانواده و پیشگیری از فساد تاکید دارد، ازدواج نکردن دختران در موقع مناسب از لحاظ دینی نیز میتواند مشکلاتی را در پی داشته باشد.
عبدالمجید صمیم استاد دانشکده شرعیات دانشگاه هرات میگوید: «ازدواج دختران باید پس از بلوغ انجام شود و این حق و تکلیف دختران است که باید ازدواج کنند ».
آقای صمیم به این باور است که هر دختری که به لحاظ جسمی، جنسی، عاطفی و اجتماعی آماده ازدواج است، خانواده باید برای مهیاکردن شرایط ازدواج برای او بکوشند.
او به این باور است که زنان موقعیت اجتماعی حساسی در جامعه دارند و ازدواج آنها زمان مشخصی دارد در حالیکه برای مردان شانس بیشتری وجود دارد.
این همه در حالی مطرح میشود که مصارف بالای ازدواج و بلندرفتن توقعات دختران، علاقه به ادامه تحصیل وسهولت در برقراری ارتباط بی آن که عقدی صورت بگیرد و مصارفی را در پی داشته باشد، از عمده ترین عوامل تاخیر در ازدواج و بلند رفتن سن ازدواج به شمار میآیند.
گزارشگر: سیمین صدف