سنت یا مذهب؟ کدام یک مانع برابری حقوق زنان و مردان است؟

آیا مادران در قوانین کشور از امتیازات مشابه با پدران برخوردار هستند و این حق را دارند که نامشان در کنار نام پدر در شناسنامه فرزند درج شود؟ دادخواهی‌های فعالان حقوق زن برای درج نام مادر در شناسنامه‌های الکترونیکی به کجا رسیده است؟ برای پاسخ به این سوالات گفتگویی داشتم با عارفه پیکار استاد دانشگاه و فعال مدنی، که در ادامه می‌خوانید.

پرسش: دادخواهی برای درج نام مادر در شناسنامه‌های الکترونیکی از چه الویتی بر خوردار است؟ این مسئله برای زنان در کشور چه اهمیتی دارد؟

پاسخ: دادخواهی برای درج نام مادر در شناسنامه‌های الکترونیکی فقط درج نام مادر نیست بلکه احیای هویت انکار شده زن در افغانستان است. در دایره قدرت، سیاست، اقتصاد و فرهنگ این مردان هستند که حضور یافتند و این مردان بودند؛ آن طور که  تصور می‌کردند برای اداره جهان قوانین را تدوین کردند. بند دوم و هشتم قانون ثبت احوال نفوس ستمی هست که قانون بر مادران روا داشته است. هویت در افغانستان همان تاریخچه سلسله مراتبی جنس مذکر است که زمان تولد انسان شروع و با مرگ وی اختتام می‌یابد. از تعریف هویت در ماده دوم  قانون ثبت احوال و نفوس فراتر از این نمی‌توان برداشت نمود اینکه، در دایره قدرت فقط می‌تواند مرد قدم بگذارد و در نهایت امر از زن یک کرکتر ضعیف روی پرده به تصویر بکشد.

زن افغانستان محصول ساختاری هست که از قانون تا فرهنگ و از فرهنگ تا برداشت‌های دینی‌اش ضد زن بوده و تبعیض جنسیتی را به مثابه قانون الهی بر سرنوشت زن مقرر گردانیده است. زنان افغانستان در چندین دوره انتخابات با حضور گسترده به پای صندوق‌های رای رفتند تا مردم سالاری را حاکم و به تبعیض جنسیتی نقطه پایان بگذارند. زنان افغانستان در دو دوره انتخابات پارلمانی زنان را به پارلمان فرستادند تا نماینده صداها و مطالبات سرکوب شده نیمی از جمعیت افغانستان باشند ولی آنچه کمتر تحقق پذیرفت بازتاب صداهای زنان در قوانین و برنامه‌های ستراتیژیک حکومت بود. زنان افغانستان توقع داشتند نمایندگان زن در قوه مقننه با درک محرومیت تاریخی زنان و با درک تاثیرات قوانین زن‌ستیز، به عنوان اعضای فعال خانه‌ی ملت افغانستان در هنگام تصویب قوانین تبدیل به مبارزین حقوق زن گردند. زنان افغانستان با درک واقعیت‌های افغانستان و با درک اینکه نمایندگان پارلمان هم برخواسته از متن همین جامعه و ارزش‌های حاکم بر همین جامعه اند؛ از نمایندگان زن انتظار داشتند صدای زنانی باشند که هویت شان در پشت پرده‌ها پنهان مانده و نقش آنان در قوانین در حد تولید مثل تعریف گردیده است. دو سال قبل نیز کمپاینی تحت عنوان «نام مادر در شناسنامه‌های الکترونیک گنجاینده شود» شروع شد. چندی قبل نیز فعالیت فرهنگی با شعار نامم کجاست برای چند هفته‌ای سوژه بود ولی امروز فراتر از این مورد می‌خواهیم به احیای هویت مادر در قانون ثبت احوال و نفوس بپردازیم.

پرسش: با توجه به ماده‌ی 22 قانون اساسی، شهروندان افغانستان هم از زن و مرد در برابر قانون از حقوق مساوی برخوردار اند پس چرا در این مورد توجه صورت نگرفته است؟

پاسخ: بلی دقیقاً مشکل از همین جا ناشی می‌شود. بعد از روی کار آمدن حکومت جدید در افغانستان چارچوب‌های حقوقی زیادی در حمایت از زنان وضع گردید. از قانون اساسی گرفته تا قانون منع خشونت علیه زنان و تا مقرره منع آزار و اذیت و قانون منع آزار و اذیت زنان و کودکان که اخیراً از سوی شورای ملی تأیید شد همه‌ی این اسناد در حمایت از زنان وضع گردیده است. ولی آنچه مانع حاکمیت قانون می‌شود و آنچه مانع تحقق ماده 22 قانون اساسی می‌گردد در واقع همان نگاه‌های سنتی به جایگاه و حقوق زنان است.

پرسش: عدم درج نام مادر در شناسنامه فرزند چه مشکلاتی را می‌تواند ایجاد کند؟

پاسخ: زنان و مادران عملاً در اداره‌های افغانستان و خصوصاً اداره توزیع شناسنامه و پاسپورت تحقیر می‌شوند. این تحقیر را فقط یک مادر درک می‌کند. مادران افغانستان در قرن بیست و یک نمی‌توانند بدون اجازه شوهران شان پاسپورت اخذ نموده و مسافرت نمایند. زنانی که نظر به مشکلات جدی فامیلی از شوهران جدا شده اند؛ نمی‌توانند برای فرزندان شان مادری کنند. داستان‌های تحقیر زنان در عقب دروازه‌های ریاست پاسپورت برای همگان هویدا است. موجودیت مادربرای دریافت پاسپورت و شناسنامه‌ی برقی حتی به اندازه دور ترین اقارب پدری‌اش در قوانین افغانستان ارزش ندارد.

پرسش: سنت یا مذهب؟ کدام یک به عنوان مانع اصلی بر سر راه برابری حقوق زنان و مردان در کشور  است با توجه به این که اکثرا معتقد اند که این سنت‌ها است که به عنوان مانع اصلی مطرح است؟  

پاسخ: متاسفانه آنچه به عنوان موانع دست و پاگیر بر سرراه تحقق حقوق زنان قرار دارد همان قرائت‌های سنتی است. این قرائت‌های سنتی در تمام عرصه‌ها از دین گرفته تا فرهنگ، هنر، سیاست و اقتصاد رخنه کرده ودر نهایت چنان مقدس والهی پنداشته شده که مقابله با آن به معنی مبارزه با دین و ارزش‌های دینی قلمداد می‌شود.

پرسش: چرا بعداز یک و نیم دهه تلاش برای تحقق حقوق زنان، هنوز هم زنان به امتیازاتی چون درج نام شان در شناسنامه‌های فرزندان شان رو برو هستند؟

پاسخ: خوب واضح است زنان منسجم فعالیت و دادخواهی نکردند. اصلاً به باور من مبارزات زنان طی یک نیم دهه این گونه بود: یک عده برای ظاهر زن مبارزه می‌کردند؛ دغدغه اصلی این مجموعه چادر زن بود. این گروه ابتدایی ترین تعریف را از حقوق زن نداشتند و بابت همان باعث خلق حساسیت‌های جدی در مقابل دادخواهی‌های حقوق زنان گردید. برای این گروه اینکه زن با چه نوع پوششی در اجتماع حضور یابد مهم بود. آزادی زن در این مجموعه همان ظاهر زن بود نه حقوق سیاسی، مدنی و اجتماعی واقعی. یک عده‌ی دیگر در قالب نهادهای مدنی، انجوها و موسسات برای زنان دادخواهی می‌کردند. گرچه نمی‌خواهم قضاوت کنم که تمام فعالیت‌های این نهادها بدون دست‌آورد بود ولی زنان افغانستان همه می‌بینند و قضاوت می‌کنند که در تناسب با میزان سرمایه گذاری‌ها و دریافت پروژه‌ها تغییرات بنیادی در وضعیت زنان رونما نگردیده است. آنچه برهمگان هویدا است این است که، پول‌های هنگفت تحت نام برنامه‌های آگاهی‌دهی از آدرس انجوها در مراکز شهرهای بزرگ به مصرف رسید؛ باعث تغییر ذهنیت‌ها در قبال زنان نگردید. پول‌های هنگفت در مراکز شهرهای امن به مصرف رسید و دور ترین نقاط افغانستان که همان روستاهاست کوچکترین تغییر در وضعیت زنان رونما نگردید. گروه یا مجموعه سوم فعالینی بودند که در درون حکومت و در کرسی‌های بلند تصمیم گیری و برنامه ریزی قرار داشتند. به دلیل وابستگی‌های حزبی وسیاسی زنان این مجموعه را کم تعهد ترین زنان تشکیل می‌داد. در این مجموعه ضعیف ترین زنان حضور داشتند و بابت همان با وجود اینکه در پروسه‌های تصمیم گیری سهیم بودند، نقش سازنده و موثر را جهت بهبود سرنوشت سیاسی و اجتماعی زنان بازی نتوانستند.

پرسش: تا چه اندازه امیدواری وجود دارد که زنان در دادخواهی برای درج نام مادران بر شناسنامه‌ها  موفق شوند؟

پاسخ: من شخصاً مطئمن و امیدوار هستم که این داعیه تحقق می‌پذیرید. کافیست زنان منسجم و به دور از جستجوی منافع شخصی این داعیه را دنبال کنند. البته باید این را هم بپذیریم که قانون گذاران یا مقنین افغانستان هم برخواسته از متن همین جامعه سنتی افغانستان است. تغییر ذهنیت آنها کار ساده نیست. ولی می‌توان با یک صدایی این داعیه را دنبال کرد. من به عنوان یک فعال حقوق زن به زنان و مادران افغانستان قول می‌دهم، برای تحقق این مطالبه انسانی از تمام ابزارها و مهارت‌هایم استفاده کنم.

پرسش: در شناسنامه‌های برقی البته در دیتابیس نام مادر است درحالیکه  در گذشته چنین چیزی نبود تا چه اندازه این موضوع اهمیت دارد؟ و آیا این کفایت می‌کند؟

پاسخ: بلی البته گنجانیدن نام مادر در دیتابیس شناسنامه‌های الکترونیک درج می‌شود و این هم یکی از دست‌آوردهای ماست ولی ما می‌دانیم که نام مادر به عنوان معلومات کلی در کنار سایر معلومات درج می‌شود نه به عنوان یک بخش مهم از هویت فرد مثل نام پدر و پدر کلان. هدف ما هویت بخشیدن و هویت شدن نام مادر است. و این امر روزی تحقق خواهد پذیرفت و مادران افغانستان تحقیر نخواهند شد.

مصاحبه کننده: سودابه احراری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا