تابوی حق انتخاب همسر برای دختران

حق انتخاب همسر برای دختران افغانستان یک تابو شمرده می‌شود و شمار زیادی از دختران می‌گویند ترس طرد شدن از خانواده و پیامدهای خشونت‌بار آن مانع بیان آنان از ابزار علاقه نسبت به جنس مخالف و یا مخالفت آنان برای تایید انتخاب والدین می‌گردد.

سلما می‌گوید پانزده سال از ازدواجش می‌گذرد اما تا کنون آن علاقه‌ی باید را نسبت به همسرش ندارد.

او گفت: «برای این ازدواج از ابتدا راضی نبودم اما می‌دانستم که او از طرف پدر تایید شده و رد کردن آن پدر را آزرده خاطر می‌سازد. اخلاقیات ما با هم تا هنوز هم سازگار نیست اما می‌سازم و در پانزده سال هیچ وقت هم شکایت نکرده‌ام. می‌دانم که کار از کار گذشته و این سرنوشت ابدی من است ».

در ردیف سلما افرادی زیادی اند که زبان شان بلی را گفته و در دل حرف دیگری داشته اند.

حبیبه گفت سال پار ازدواج کرده است. کسی را دوست می‌داشته اما هیچ وقت از ترس پدرش در این مورد سخن به لب نرانده است.

او می‌گوید که اما انگار پدرش شک کرده بود. وقتی برای حبیبه خواستگار آمد آن پسر قدش خیلی کوتاه‌تر از حبیبه بود و او این خواستگاری را رد کرد. اما سخنان تلخ پدرش تصمیم او را عوض کرده و بخاطر آبروداری خودش این ازدواج را قبول کرد.

او اینگومه ادامه داد: «وقتی خواستگاری را رد کردم پدرم گفت باید این را قبول کنی در غیر آن هر کس دیگری را که از بین خیابان پسندیده‌ای را بیاور. من همان لحظه خواستگاری را با چشمان پراشکم قبول کردم. به زودی بساط جشن را پهن کرد و بدبختی‌های مرا با شادی جشن گرفت ».

حبیبه گفت هم اکنون با لبخندهایش اجازه نمی‌دهد کسی زندگی‌اش را به تمسخر گیرد و بهانه‌های زیادی را برای شادی و پوشانیدن این کاستی بزرگ زندگی‌اش پیدا می‌کند.

فاطمه جعفری فعال حقوق زن و عضو شورای ولایتی در هرات می‌گوید به همان پیمانه که با فراگیری دانش دیدگاه نسل جوان تغییر می‌کند و برخی مسایل را راحت‌تر می‌پذیرند به همان اندازه آمدن تغییرات در یکی دو نسل قبل به کندی پیش می‌رود و پدر مادران با ناباوری به میزان آگاهی و توانایی‌های دختران برای انتخاب درست، به این باور اند که آنان بهتر می‌توانند برای آینده‌ی فرزند خویش تصمیم گیرند. و از سویی او ارتباطات میان افراد را روستایی دانسته و گفت هنوز هم مردم به این باور نرسیده اند که زندگی هر فردی به خوش مربوط است و از برچسب خوردن خود، خانواده و فرزند شان ترس دارند.

عرفان ارزاز از جامعه‌شناسان شهر هرات به این باور است که این شرم اجتماعی‌ای که بین دختران در هرات وجود دارد یک برساخته‌ی اجتماعی است. به این معنا که در یک روند تاریخی- اجتماعی توسط خود انسان‎‌ها ساخته شده و توسط خودشان این گسترش یافته و مبدل به تابوی اجتماعی و کنشی عاطفی شده است که حس ترس از ترد شدن بین زنان آنرا افزایش می‌دهد.

به باور آقای ارزاز این یک مسئله ارزشی و ناموسی در افغانستان شمرده شده و برای کمرنگ شدن آن باید درسطح پایین آموزشی این مسئله را در نظر بگیریم زیرا در سطوح بالاتر قابل اجرا نبوده و غیر ممکن است.

گزارشگر: زینب محسنی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا