اسید پاشی؛ روش تازهی خشونت بر زنان
در آستانه رسیدن 25 نوامبر روز جهانی محو خشونت در برابر زنان، زنگ خطری دیگری در برابر دختران و زنان در شهر غربی کشور هرات به صدا در آمد. افراد ناشناس به صورت دو دختر جوان در تیزاب پاشیدند. آن هم درست زمانی که فاصله اندک با روز جهانی محو خشونت علیه زنان دارد.
در قدم نخست این مساله نشان میدهد که زنان در این ولایت با چه چالشهایی دست و پنجه نرم میکنند و با چه ترسی در این شهر زندگی میکنند. از سوی دیگر این حادثه بار دیگر زنان زیادی راغیرمستقیم به سمت خانه نشینی سوق خواهد داد. خطری که حالا هرگونه که دیده شود دل هر زن باشنده این شهر را میلرزاند و هراسی را در ذهنش جای میدهد. مسالهای که باید جدی گرفته شود و زنان نباید در مقابل آن سکوت اختیار کنند.
در شهری که زنان طعم تلخ انواع خشونتها را مزه کرده اند اضافه شدن نوع دیگر خشونت در واقع تهدید دیگری است که نباید آن را دست کم گرفت. در جریان 16 سال اخیر موضوع حقوق، کاهش خشونت و توجه بیشتر به زندگی زنان از ارادههای اصلی حکومتها به شمار میرفت و قرار بر این بود که فصل دیگری برای زندگی زنان رقم بخورد اما با آن هم زنان هر روز با چهرههای مختلفی از خشونت رو برو بوده اند. خشونتهای مانند خودسوزی، قتلهای ناموسی، لت و کوب فیزیکی، بینی و گوش بریدن و سرانجام خودکشی که آمار بلند بالای را در هفت ماه اخیر به خود اختصاص داده بود و دهها نمونه دیگر که در این چند سال اخیر ناخواسته تجربه شده است.
هرات شهری است که لقب شهر علم و فرهنگ را با خود یدک میکشد، اما کسانی که در این جا زیسته اند و هم چنان به باور آگاهان، این شهر به عنوان شهری با بافتهای سنتی معرفی میگردد که بیشترین تاثیر پذیری را از ناحیه سنتها و لایحه زیرین اجتماع با بافتهای از عرف و عنعنات دارد. از سوی دیگر این شهر بیشتر در اختیار کسانی بوده که نتوانسته اند با تغییرات به وجود آمده در اجتماع کنار بیایند و اینها بیشتر کسانی هستند که منابر مساجد را در اختیار دارند. خیلی از مسایلی که در اجتماع نمیتواند شکل بگیرد و یا بر اساس معیارهای روز تغییر کند هم از همین نشانیها هدف میگیرند. نمونه بارز آن واکنش چند وقت پیش این قشر به یک برنامه سنتی و یک داور این برنامه بود که حالا هرچند آن را هم در نظر نگیریم در خیلی مسایل دیگر مشخص است که اینها روی خوشی نمیخواهند نشان بدهند که از آن جمله کار کردن زنان در ادارهها و نقش گرفتن شان در اجتماع و از سوی دیگر حضور زنان در خیابانهای شهر است. حالا این که اگر این زنان پشت فرمان یک وسیله باشند که مشخص است نگرانی این قشر گره خورده با سنتها و بافتهای کهنه را بیشتر میسازد.
این موضوع نشان میدهد که زنان و دختران نخستین کسانی اند که در چنین موارد با زندگی کردن در چنین شهرهایی ضربه شلاقهای گوناگون را بر وجودشان تحمل میکنند. زنان در هرات با مقایسه به چند شهر بزرگ دیگر همچو مزار و کابل فضای بسته و تنگ تری را تجربه میکنند. شهری که اکثریت مطلق زنان با چادر رفت و آمد دارند، زنان که بیشترین اذیتهای خیابانی را تجربه میکنند، زنانی که بیشترین خشونتهای خانوادگی را تجربه میکنند، بیشترین زنانی که دست به خودکشی میزنند و سرانجام زنانی که اگر در اجتماع بخواهند گامی به جلو بگذارند این گونه تیزاب به صورت شان پاشیده میشود.
آنچه در این میان نگران کننده است کم مهری و بی توجهای دولت در قبال وضعیت بد زنان در هرات است. وضعیتی که مشخصن سرچشمهای آن در ریشه های درخت افراطیت در زیر پوست این شهر است. افراطیتی که بعید نیست در آینده نه چندان دور با اندیشه طالبانی یک بار دیگر زنان را به آن دورهای از زمان برگرداند که از تمام حقوق خود محروم بودند و زندگی کردن در چهاردیواری به نام خانه شبیه تبعید ناخواسته و یا زندان ناخواسته بود.
نگرانی تنها از افراطیت نیست از نادیده گرفته شدن این مسایل از سوی حکومت هم است. حالا سوال اینجاست که واکنش دولت در قبال خشونتهای اخیر در برابر زنان چی بوده است؟ اگر چنین بی پروا ادامه بدهد دامنه این خشونتها به کجا خواهد رسید و آیا تیزاب پاشی و خشونتهای خیابانی دختران را از تحصیل باز نخواهد داشت؟ میدانیم که وقتی به هم چون موضوعات بر میخوریم این پرسشها ناخودآگاه در ذهن ما شکل میگیرد و هم نگرانیای که جای هرگونه امیدواری سبز میشود.
آنچه در این میان مهم است این است که نهادهای مدافع حقوق زنان برای این نوع خشونتها برای جلوگیری از این نوع خشونتها باید برنامه ریزیهایی داشته باشند. اگر نه این چالش مورد تازهای خواهد بود که زیر پوست شهر جاری اما تنها زنان را هدف قرار خواهند داد. چالشی که ایجاب میکند عمیق تر عامل آن بررسی و برای جلوگیری از آن راحل منطقی پیدا شود. اگر جلو این چالشها توسط دولت در هرات گرفته نشود و جوامع بین الملل یک بار دیگر توجه شان را به زنان در افغانستان نکند دستاورد یک دهه اخیر چیز خاصی در این بخش نخواهد بود و شهر هرات با این همه مشکلاتی که زنان در آن تحمل میکنند و دامن گیر زنان است بعد از غور دومین ولایتی خواهد بود که لقب جهنم زنان را خواهد گرفت!
نویسنده: نسیمه همدرد