روزنامه‌نگاری در ترس و تهدید طالبان؛ «هر شب کابوس بازداشت‌ می‌دیدیم»

آی‌نور سعیدپور

«زمانی‌که خانه بودم، مدام به این فکر می‌کردم که اگر طالبان از در داخل بیایند از کجا فرار کنم؟». چهار طرف خود را با دقت می‌بیند. پنجره‌ها را یک‌به‌یک بازرسی کرده و به نزدیک‌ترین پنجره‌ای که از آن‌جا بتواند پا به فرار بگذارد، می‌نگرد. بریده‌ای از نگرانی خبرنگاری‌ست که سه‌سال هر روز را این گونه زیسته است. این نگرانی‌ها بهای تلاشی‌ست که برای زنده‌ نگه‌داشتن آزادی بیان در سایه‌ی سرکوب رسانه‌ها در حاکمیت طالبان تجربه کرده است.

ارغوان، روزنامه‌نگار جوان سه سال را در سایه‌ی سانسور شدید، ترس، دشواری دست‌رسی به اطلاعات و تهدیدهای فزاینده‌ بر روزنامه‌‌نگاران، زیر بیرق سپید طالبان برای اطلاع‌رسانی و بازتاب وضعیت زنان، تلاش کرده است.

به عنوان یک دختر افغانستانی، زندگی‌اش پر از تجربه‌های تلخ از محرومیت و برخوردهای تبعیض‌آمیز است. او زمانی‌که برای نخستین‌بار وارد دانش‌کده‌ی روزنامه‌نگاری می‌شود، متعهد به قلم‌زدن بی‌طرفانه برای بازتاب وضعیت هم‌جنس‌هایش است. به همین امید، سه سال دانش‌جویی را در انجمن‌های فرهنگی شرکت کرده و از زن، برابری، حق و مبارزه می‌گوید.

فارغ‌‌شدنش هم‌زمان به نخستین سال حاکمیت طالبان است. روزی‌که فرمان بسته‌شدن دانش‌گاه از سوی طالبان صادر می‌شود، پایان‌نامه‌اش را دفاع کرده و دوره‌ی دانش‌جویی‌اش به پایان می‌رسد.

پس از فراغت از دانش‌گاه برای دنبال‌کردن رویاهایش، در جست‌وجوی مسیری‌ست که در آن قدم بردارد. به هم‌کاری‌ یکی از دوستانش در یکی از رسانه‌های خصوصی افغانستان که در تبعید فعالیت دارد، به عنوان گزارش‌گر آغاز به کار می‌کند.

ارغوان با اشاره به کار روزنامه‌نگاری به عنوان یک دختر و رسانه‌ی که خلاف پالیسی طالبان نشرات دارد، می‌افزاید به خوبی می‌دانست که مسیر دشواری را در حاکمیت طالبان پیش‌‎رو دارد؛ اما از سوی دیگر نمی‌تواند وضعیت را پذیرفته و به عنوان یک روزنامه‌نگار هیچ کاری انجام ندهد.

طالبان، با گذشت زمان فعالیت‌های مدنی و فرهنگی را محدودتر کرده و نیست‌ونابود می‌کنند. از سوی دیگر محدودیت‌های که به‌گونه‌ی تدریجی بر زنان و دختران وضع می‌شود، افزون بر جنبه‌های زندگی شخصی ارغوان، کارش را نیز به شدت متاثر می‌کند.

ارغوان، بیش‌تر وقت کارش را از خانه انجام می‌دهد؛ اما برای مصاحبه، عکس و گاهی تصویر به سطح شهر و به خانه‌های مصاحبه‌شوندگان می‌رود، بدون این‌که هویت و کارت روزنامه‌نگاری داشته باشد. دو سال را به گونه‌ی مخفیانه و با همین روش به پیش می‌رود؛ اما ترددش در شهر و صحبت با آدم‌های مختلف کم‌کم هویتش را به عنوان یک روزنامه‌نگار تبارز می‌دهد.

با گذشت زمان حلقه‌ی افرادی که از کار ارغوان آگاهی دارد، بیش‌تر می‌شود که این وضعیت خطرها را بیش‌تر از پیش افزایش می‌دهد. او می‌افزاید که در این مدت طالبان نیز چند بار به خانه‌ی شان به بهانه‌های مختلف چون تلاشی خانه آمدند که این وضعیت سبب نگرانی بیش‌تر وی شده است.

تماس‌ها و پیام‌ها از شماره‌های ناشناس با مرور زمان بیش‌تروبیش‌تر می‌شود. به گفته‌ی ارغوان این وضعیت تقریبا کارش را ناممکن کرده بود. از طرفی هم، ارغوان می‌گوید که تهدیدها و ترس‌هایش او را به زندانی‌ای در چهاردیواری خانه مبدل کرده بود که نمی‌توانست با خیال‌راحت از خانه بیرون شود.

به گفته‌ی ارغوان، باوجودی‌که می‌ترسید؛ اما با آن‌هم گاهی باید از خانه بیرون می‌رفت. می‌گوید؛ از هر مردی که ظاهرش شبیه طالبان می‌بود، می‌ترسید و فکر می‌کرد که این طالب می‌داند که خبرنگار است.

ارغوان بخشی از نگرانی‌هایش را این‌گونه روایت می‌کند: «وقتی بیرون می‌رفتم، احساس می‌کردم که یکی از پشت‌سرم می‌آید و حالی مره می‌دزدد. حالی مره می‌دزدد. هر موتری که از کنارم رد می‌شد، ترس می‌خوردم. به‌ویژه وقتی که می‌دیدم در بین موتر یک شخصی با ظاهر طالب در آن نشسته است. ظاهر طالب یعنی ریش بلند، وضعیت ژولید و لباس‌های نامنظم؛ ترس می‌خوردم. می‌گفتم طالب است و قصد ربودن مره دارد».

ارغوان، وضعیت آزادی بیان و روزنامه‌نگاران را در افغانستان شکننده عنوان کرده و می‌افزاید که طالبان، آزادی رسانه‌ها را به «غول‌وزنجیر» بسته و آن‌ها را به ابزاری برای بیان افکار و عقاید خودشان مبدل کرده است.

به گفته‌ی ارغوان، بسیاری از روزنامه‌نگاران به دلیل ترس از بازداشت، زندان و شکنجه‌شدن مجبور به پیروی‌کردن از سیاست‌ها و دستورهای طالبان شده است.

او می‌گوید که حتا کوچک‌ترین حرکت یک روزنامه‌نگار بر ضد منافع رژیم حاکم باشد، می‌تواند که آنان را در معرض ضرب‌وشتم، بازداشت، شکنجه و حتا به زندان ببرد. «در کل اکنون در افغانستان رسانه‌های آزاد اصلا وجود ندارد. همه‌ی شان تحت کنترول طالبان است. آن‌چه را که طالبان می‌خواهد باید نشر شود. این مساله‌ها سبب شده که تمام خبرنگاران به نحوی بسیار با احتیاط کار کنند. یک خطا از سوی خبرنگاران باعث ضرب‌وشتم، شکنجه، ترور و زندان شان می‌شود».

عکس: ارسالی به خبرگزاری بانوان افغانستان

ترس و فکر فرار

بالاخره وضعیت ارغوان را مجبور می‌کند، شهری را که در آن به‌دنیا آمده، رشد کرده، آن‌جا رویا ساخته، خانواده، همه‌ی داروندارش و کابل را ترک کند. او مجبور به رهاکردن خانواده و سرزمینش می‌شود. شهر و کشورش را پشت‌سر جا گذاشته تا سر به تن حفظ کند.

اما ترک کشوری که او به عنوان یک دختر حق سفر بدون محرم شرعی (همراه مرد خانواده) را ندارد، نیز آسان نیست. ماه‌ها جست‌وجو کرده که چگونه می‌تواند بدون همراهی یک مرد از افغانستان بیرون شود.

«به این فکر می‎کردم که چطور فرار کنم؟ من که یک دختر استم، شب‌ها را کجا باشم؟ چگونه از کشور بروم؟». بخشی از هزاران پرسشی‌ست که هرروز ذهن ارغوان را به‌خود مشغول می‌کند.

این روزنامه‌نگار جوان بالاخره ویزای زمینی ایران را می‌گیرد و تلاش می‌کند که از طریق مرز زمینی وارد این کشور شود. ارغوان، هیچ همراه مردی با خودش ندارد و با تلاش‌های زیاد خانواده‌ی را راضی می‌کند که از کابل تا مرز افغانستان-ایران او را به عنوان عضوی از خانواده بپذیرد.

ارغوان، می‌افزاید که مسیر ۱۸ ساعته‌ی کابل تا هرات و مرز میان دو کشور را با هزارویک دغدغه، ترس و نگرانی سپری کرده است. بارها در ایست‌های بازرسی نگران شده که مبادا طالبان متوجه‌ی سفر تنهایی‌اش شود و او را به کابل بازگرداند.

او با دشواری زیاد از افغانستان خارج می‌شود و اکنون در ایران زندگی می‌کند. باوجودی‌که به گونه‌ی قانونی در ایران است؛ اما با آن‌هم با چالش‌های زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

در ماه‌های اخیر، روند اخراج اجباری افغانستانی‌ها از ایران افزایش یافته و در برخی از مورد، مهاجران افغانستانی گزارش داده‌اند که حتا افرادی که با ویزای دانش‌جویی یا مهاجرتی در آن‌جا هستند، نیز اخراج شده اند.

با افزایش مهاجرستیزی در ایران، ارغوان می‌گوید که از ترس بازگشت‌داده شدن در این کشور نیز از گشت‌وگذار آزادانه محروم است و بیش‌تر وقت را در چهاردیواری خانه سپری می‌کند.

باوجود این وضعیت، ارغوان در تبعید نیز دست از کار برنداشته و به کار روزنامه‌نگاریش ادامه است. او تاکید دارد که طالبان کشورش را از او گرفته؛ اما عزمش برای اطلاع‌رسانی را نه.

گفتنی‌ست که پیش‌تر دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما)، گفته که در سه سال حاکمیت طالبان، خبرنگاران و کارمندان زن رسانه‌ها به طور خاص با محدودیت‌ها و اقدام‌های «تبعیض‌آمیز» بیش‌تری روبه‌رو اند که توانایی آنان در انجام کار حرفه‌ای شان تأثیر می‌گذارد. یوناما افزوده که طالبان در این مدت، ۲۵۶ روزنامه‌نگار از جمله ۷ زن را به گونه‌ی خودسرانه بازداشت کرده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا