درخواست رابطهی «جنسی» طالبان از همسر نظامی پیشین: «همراه ما جورآمد میکنی؟»
لیدا بارز
«در زندان، هر لحظه آمده و برایم میگفتند؛ با ما عروسی میکنی؟ اگر با ما خوش استی که تو را با خود ببریم. همرای ما جورآمد میکنی؟ اگر ما را بپذیری، خرچ اولادهایت را میدهیم. وگرنه شوهرت کافر بود؛ همانطور که او را کشتیم، تو را نیز زجرکُش میکنیم». بریدهی از صحبتهای همسر نظامی پیشین است که مشاور جنرال رازق، فرماندهی عمومی پولیس قندهار در جمهوری و برادر وی تادین خان اچکزی، بوده و تجربهی سهبار زندانی شدن و شکنجهی طالبان را در سه سال اخیر دارد.
مهتاب بارکزی*، شوهرش را در آستانهی سقوط نظام جمهوری از دست داد. اکنون با دو دختر کوچکاش که یکی از آنان دچار سوختهگی بدن و دیگری مبتلا به سوراخ قلب است، زندگی میکند. مهتاب، به سختی میتواند نفقهی آنان را تهیه کرده و خود نیز در وضعیت وخیم روانی تحت تهدید طالبان، بهسر میبرد.
او بهعنوان همسر نظامی پیشین، روزهای پس از سقوط کشور در اگست ۲۰۲۱، را چنین روایت میکند: «چند روز پس از آمدن طالبان، نیروهای این گروه وارد خانهام شدند. با قنداق تفنگ دخترم را کنار زدند. از موهایم گرفتند و گفتند؛ برو خدایت را شکر کن که ما جانات را به تو بخشیدیم. تو زن یک کافر بودی؛ اما ما بر تو رحم کردیم و اکنون زنده هستی».
مهتاب که در آستانهی سقوط در کابل بود و شوهرش در قندهار اجرای وظیفه میکرد. پس از بازگشت دوبارهی طالبان به قدرت، در پی تهدیدهای دوامدار با دو دخترش به ایران پناهنده شدند.
ایران، نیز نتوانست پناهگاه امنی برای این خانوادهی سه نفری باشد. بر اساس گفتههای مهتاب، کارآفرینهای ایرانی به وی گفتند: «تو از یک کشور جنگزده آمدی و همسر نظامی بودی. شوهرت در مقابل امارت اسلامی جنگیده و کافر است. ما به تو کار نمیدهیم».
پس از بازگشت از ایران، مهتاب در شهر هرات مستقر شد. زمانیکه طالبان، از بازگشت او به هرات آگاه شدند؛ تهدیدهای ادامه یافت. مهتاب، بارها نامههای تهدیدآمیزی دریافت کرده و چندباری نیز دستگیر، شکنجه و زندانی شده است.
مهتاب، در روایتی میگوید؛ حدود چند ماه پیش در سال جاری (بهار ۱۴۰۳)، طالبان او را بازداشت کرده و گفتند؛ «همسر پیشین نظامی و عضو دولت پیشین بودی. حق کار نداری. پیش چشمهای مردم در سطح شهر دستگیر شدم و در زندان که بردند؛ خیلی لتوکوب کردند».
او میگوید که در زندان طالبان، «آزار جنسی» ندیده؛ اما به شدت شکنجه شده است.
نیروهای طالبان، بار دیگر در تابستان امسال (ماه سرطان، ۱۴۰۳)، مهتاب، زمانیکه دخترش را برای تداوی نزد پزشک میبرد، در مسیر راه دستگیر شده است. طالبان، او را به کابل منتقل کرده و «چهار روز» را در زندان، گذرانده است.
ترس و دلهره؛ کابوس هر شب «مهتاب»
مهتاب در روایتی دیگری اضافه میکند: «در محل کار نشسته بودم. یکبار آمدند و گفتند تو بیحجابی. مرا ولچک زدند. در زمان دستگیری من، یک زن و چهار مرد بودند. من را بردند و در یک مکانی مانند دستشوی نگهداری کرده و لتوکوب کردند. دستهایم را سوختاندند. سپس گفتند؛ تو را ستمکُش میکنیم. مانند شوهرت تو هم باید بمیری. یک زن و یک مرد من را لتوکوب میکردند. یک نفر دیگر نیز تماشا میکرد که این دو نفر در لت کردن من کوتاهی نکنند. از هوش میرفتم. زمانیکه دوباره به هوش میآمدم، دوباره شکنجه کردن را از سر میگرفتند».
او در ادامهی صحبتهایش از زندان و شکنجهی طالبان، میافزاید: «در جریان شکنجه، بارها به من میگفتند؛ بیا با ما عروسی کن. اگر عروسی نمیکنی با ما رابطهجنسی داشته باش. ما از تو استفاده کنیم. اگر در اختیار ما قرار بگیری، زندگی را پیش میبردیم. رابطه با آنان را رد کردم و گفتم که حتا اگر بمیرم حاضر نیستم با شما رابطه بگیرم. تمام دستهایم را سوختاندن و تفنکچه کشیدند که رابطه با آنلن قبول کنم؛ اما من به مرگ خود رضا شدم. پس از شکنجههای زیاد، رهایم کردند؛ اما گفتتند اگر از این حرفها به کسی بگویی، ما مرده و زنده تو و خانوادهات را گم میکنیم».
این همسر نظامی پیشین، پس از رهایی از آخرین دور بازداشتاش، میگوید که با «ترس و دلهره» زندگی میکند. با این حال مجبور است که برای فراهم کردن مصرفهای زندگی، باوجود تهدیدهای طالبان، کار کند.
مهتاب، در وضعیت بد اقتصادی به سر میبرد. فرار از ترس دستگیری طالبان از یک ولایت به ولایت دیگر این وضعیت را بدتر کرده است.
این همسر نظامی پیشین در حالی تحت تهدید و ترس حکومت طالبان، زندگی میکند که بر بنیاد تازهترین گزارش سازمان ملل متحد، در سه ماه اخیر چهار مورد قتل قضایی، ۹ مورد بازداشت خودسرانه و شش مورد شکنجه و بدرفتاری با مقامهای پیشین حکومتی و اعضای نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان را مستند کرده است.
سازمان ملل نگفته است این افراد توسط چه کسی کشته یا شکنجه شدهاند. براساس گزارشها، طالبان باوجود عفو عمومی به بازداشت و در مواردی به قتل نظامیان حکومت پیشین و حتا تهدید و ردگیری خانوادههای آنان ادامه دادهاند.